یک عدد بمب اتم وقتی فهمید یه وب دارم کی ماهی هست توش مطلب نزاشتم بم پیشنهاد داد برا نویسندگی
من :/
اون ^_^
من :|
اون *_^
خلاصه از یه طرفی میخوام قبول کنم این وب سر پا بمونه زشته اخه جلو بزرگا نشسته بمونه :/
از یه طرفی هم از طرز نویسندگی «اون» میترسم :/ من و میبینین چطوری مینویسم !؟ دست و پا شکسته کلی غلط املایی یه کلام افتضاح !
«اون» فکر کنم از من بد تره
این و همینطوری نمیگم آآآ
بعد یه عمر و نصفی این و میگم
وقتی اون نویسنده شه ممکنه فحشهایی که تا ب امروز نشنیده بودین و بخونین
ممکنه ناراحت شین
قهر کنین
و
و
و
اما در عوض اونطوری که خودش میشه این وب از حالت کسل کنندگی در میاد
اما خوب نیمشه بد میشه منحرف میشه
خلاصه کلام همین فردا پس فردا هستش ک رمز اینجا رو بدم دستش و یه هو ببینین یکی اومده میگه هوی میمون برو کنار هوا بیاد ":/
مخالفی دارین نگهش دارین واس خودتون خخخ
عکسهای این وبم بر میدارم کلا فاز اون با من فرق داره :/ قد زمین تا اسمون فرق داره پستهای من و اون